۱۳۸۵ خرداد ۲۲, دوشنبه

11

سلام
به هر حال جام جهانيه و تبش همه رو میگيره.
اگر اشتباه نكنم اولين يادداشتم رو در مورد فوتبال نوشتم، يادم نيست اون موقع ايران با كجا بازی كرده بود كه باعث شد
بنويسم ولی اين بار ما از مكزيك باختيم. مهم اين نيست كه ايران باخت مهم دلايل باختنه.
قطعا از فردا (شايد هم امروز صبح) روزنامهها و منتقدين و تمام كارشناسها شروع میكنن. عقدهای كه خيلی وقته تو
گلوی همه گير كرده و داره همه رو خفه میكنه (از جمله خودم). چند ساله كه به بهانهی واهی و پوچ حمايت از تيم
ملی همه رو خفه كردن و اجازه ندادن هيچ كس از گل كمتر بگه. حالا كه فكر میكنم میبينم برای سياست هم به همين
بهانهی مسخره كه الآن شرايط بده و بايد همه با هم متحد باشيم سعی میكنن نويسندهها رو وادار كنن كه چيزی ننويسن
(بعضیها میگن خود سانسوری).
اول از همه بگم كه با اينكه قسمت عمدهی تقصير متوجه برانكو است اون بيچاره تقصيری نداره، شخصيت برانكو برای
سرمربيگری نيست، اون كمك مربيه، قدرت و صلابت لازم رو برای تصميم گيری نداره، نمیتونه در شرايط سخت خودش رو
حفظ كنه چه برسه به يه تيم، راستش اگر يه خرس رو پنج شش سال تو يكی از باغ وحشهای ايران نگه میداشتی
حتما فارسی ياد میگرفت، ولی پرفسور حتی نمیتونه چيزهای اوليه رو به بازيكنها بگه. نبايد انتظار داشت كه يه نفر
فراتر از خودش باشه ولی بايد و بايد و بايد انتظار داشت كه كسی رو كه نمیتونه وادار به انجام كاری نكنن (البته درستش
اين بود كه خودش هم مسئوليتی رو كه نمیتونه نپذيره و يا حداقل با كلك حفظش نكنه ولی اون ايرانی نيست كه دلش به
حال ايران بسوزه).
من دو نفر رو مقصر میدونم: اول از همه دادكان، با اون حمايت متعصبانهای كه از برانكو میكرد و سياست ديكتاتورگونهش
كه همه رو خفه كرد تا هيچ كس از تيم انتقاد نكنه. بعدش هم علی دايی، از قهرمانی كه همه دوستش داشتن داره تبديل
ميشه به اسطورهای كه خيلیها ازش متنفرن. يه اسطورهی دروغين و پوچ. يه مجسمهای كه ده بيست سال بعد بهش
افتخار كنن (وقتی يادشون رفت كه واقعا كی بوده). يه آدم خودخواه كه با موندنش زندگی و شانس خيلی از جوانترها رو
تغيير داد. كسی كه بخاطر خودخواهیش ديگران رو عذاب داد. قطع میدونم اگر علی دايی نبود تا حالا پنج ششتا علی
كريمی و بهتر از اون داشتيم، فوتباليستهايی كه نتونستن خودشون رو مطرح كنن و پلهها رو بالا برن (نه اشتباه كردم،
میتونستن ولی نذاشتن). خيلیها میگن علی دايی به فوتبال خدمت كرده و نبايد باهاش اينطوری رفتار كنيم (خودش هم
همچين نظری داره، البته مستقيم نمیگه ولی داستان بازی با دندان و دندهی شكسته (كه خدا میدونه حقيقتش چی
بوده) رو همه جا در هر فرصتی تعريف كرده). ولی واقعيت اينه كه مردم به علی دايی مديون نيستن، علی داييه كه به
مردم مديونه. سالها به لطف مردم نون خورده و زندگی كرده و به لطف همين مردم رفته خودش رو مطرح كرده و از پول و
مقام و ... گرفته تا عزت و احترام نصيبش شده. علی دايی مگه كيه. يه نفر كه تو رشتهی خودش تو ايران (فقط تو
ايران) خوب بوده. ما ده هزارتا آدم داريم كه تو رشتهی خودشون تو ايران و حتی جهان اول بودن ولی عمرا اگه بتونی
اسم صد تاشون رو بياری (منم نمیتونم). مگه اون مهندس و دكتر و ... كه تو شغل خودشون تو ايران و حتی جهان اول
هستن چه فرقی با علی دايی دارن بلكه چندين برابر موفقتر فقط رشتهشون فرق داره، فقط زمينهی كاريشون فرق داره. علی
دايی به لطف مردم سالها بعد از اينكه از دوران آمادگيش میگذشت بازی كرد و از حقی كه مردم بهش میدادن برای بازی
استفاده كرد و حق چند نفر ديگه رو هم خورد تا يه ركورد خوشگل اما پوچ و بیارزش رو از خودش به يادگار بگذاره كه
بچههای ما بتونن بيست سال ديگه بگن بله آقای گل جهان ايرانی بود. بله ايرانی بود ولی ايرانی كه به ايران خدمت
نكرد. اگر قرار باشه كه هر كسی كه به اين كشور يه خدمتی میكنه چند برابرش رو پس بگيره، وضعمون میشه همينی
كه هست.
يه جوابی رو میدونم كه بعدها داده میشه برای همين میخوام از الآن جوابش رو پس بدم. همون چيزی كه (يادم
نمیره) استقلالیها گفتن وقتی تو ايران به اون تيم (فكر كنم كرهای) توی اون زمين باتلاقی باختن.
خواهند گفت اگر اون اشتباه فردی نمیشد ما نمیباختيم و الآن همه از تيم تجليل میكردن. ولی واقعيت اينه كه در
فوتبال چيزی به نام اشتباه فردی وجود نداره. ما چيزی به نام اشتباه فردی در فوتبال نداريم. همه چيز تيميه همه چيز، از
موفقيتها گرفته تا شكستها. ايران نيمهی دوم رو برای حفظ بازی وارد شد، فقط اومدن كه مساوی كنن و گل نخورن.
همين تاكتيك (يا بهتر بیتاكتيكی) باعث شد كه ببازيم و گل بخوريم. نبودن يه مهاجم سريع كه هر از چندگاهی فشار رو
كم كنه، يه مهاجم دراز كه وظيفش حمله كردنه و اومده دفاع میكنه، هافبكهايی كه فقط توپ رو دور میكنن و ... . ما
خيلی بازيكن رو نيمكت داشتيم كه اگر وارد زمين میشدن میتونستن فشار رو كم كنن. اگر يه مربی داشتيم از حملهی دفاع
مكزيك استفاده میكرد و با آوردن دو تا بازيكن سريع میتونست حتی رو ضد حمله به مكزيك گل بزنه. میخواستم بگم كه
ضعف تاكتيكی و شيوهی بازی باعث اشتباه شد. اگر روی اون اشتباه گل نمیخورديم بالاخره گل میخورديم شايد روی
يه اشتباه ديگه.
میدونين چی از همه بدتره. اينكه آدم به اشتباهش اعتراف نكنه. وقتی امروز شنيدم كه برانكو آماده نبودن بازيكنها رو
دليل باخت دونسته آتيش گرفتم. چه انتظاری داشته، از علی كريمی انتظار داشته كه سه چهار نفر رو دريبل كنه و يه
پاس گل بده. علی كريمی میتونه اين كار رو بكنه به شرطی كه آرايش تيم اين شرايط رو براش مهيا كنه.
يه خبر ديگه هم كه اومده بود اينكه علی دايی احتمالا به دليل مصدوميت كمرش نمیتونه با پرتغال بازی كنه. البته
باعث خوشحاليه ولی متاسفم از اينكه حاضر نيستن علی دايی رو بدليل بد بازی كردن روی نيمكت بنشونن، مردم خنگ
نيستن، علی دايی هيچ وقت مصدوم نمیشه (خداييش باعث تعجبه كه با اون قد و لنگ دراز چرا مصدوم نمیشه). به
هر حال اگر ديدين علی دايی با آنگولا بازی كرد و گل هم زد تعجب نكنين چون كسی كه گل رو میزنه مهم نيست،
آنگولا دفاع خواهد كرد و ما حمله و وقتی يه نفر مركز حمله باشه چارهای به غير از گل زدن نداره.
نمیتونستم برای امتحان فردا درس بخونم، از ديروز هر چی فحش دادم سبك نشدم، گفتم شايد اينطوری راحتتر بشم.

یک سال پيش در چنان روزی: خيلی دير گذشت ولی فقط یک سال از آن زمان میگذره و علی دايی محبوبيت خودش
رو بدست آورده. دادکان هم بر خواهد گشت. مردم مهربان و سادهای داريم ولی من انقدر مهربان نيستم. اگر خودخواهی
کسی را ببينم هيچ وقت فراموش نمیکنم.