۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه

تحریم انتخابات، تفسیر این دو حرف است. با فضولی مروت با احساسات مدارا

دوباره سلام

اینطوریه خب. یه وقتایی چند ماه به چند ماه نوشتنت نمی‌آد. یه وقتایی هم یه شبه قلمت دراز می‌شه.
می‌خواستم شکر بزیزم که اون چند وقت پیش با ملت در صحنه بحث می‌کردیم که بابا داریم چکار می‌کنیم؟! بنده‌های خدا عذاب وجدان گرفته بودن که ما که داریم ملت رو می‌ریزیم تو خیابون،‌ آیا مسئولیتش رو هم بر عهده می‌گیریم؟ اون بچه‌ای که با باد من و تو می‌زنه از خونه بیرون و دیگه بر نمی‌گرده رو کی باید جوابش رو بده ... خب اون گاگولی که چماق رو کوبیده تو سرش که در کل داخل آدم نیست که بخواد پاسخگو باشه ... من و تو باید بگیم. من و تویی که می‌گیم بریزین تو خیابون ولی انقلاب نکنین. سکوت کنین. هیسسسسسس ... ای کوفت و هیس. که چی بشه؟ نمی‌دونیم. حالا شما برین ما یه فکری براش می‌کنیم ...
همون موقع ایده زده شد که آخه جماعت مقلد، شما همه چی‌تون شده وارداتی. حتی مبارزه‌تون هم وارداتیه. یه عده‌تون می‌خواین گاندی شین. یه عده ادای نافرمانی مدنی در می‌آرین و یه عده دیگه‌تون هم زدین تو کار چپ‌های امریکای لاتین ... هیچ کدومش هم اینجا جواب نمی‌ده. الکی فقط دارین هزینه می‌دین ... من همون موقع یه سوال مطرح کردم. پرسیدم چرا باید مبارزات ما با هزینه باشه؟ چرا بجای اینکه بگیم بریزین تو خیابون نمی‌گیم هیش کی نره تو خیابون ... می‌دونی جواب چی بود؟ ... خب آخه اگه یکی تو خیابون داد بزنه دو تا دیگه هم می‌بیننش و فریاد می‌زنن. خیلی ساده ... خودشون هم مطمئن نبودن که آیا چقدر هستن!!!
ولی حالا دیگه دوران اون‌ها سر اومده. مردم عزیز. بیاین بدون هزینه کار کنیم. همون چیزی که همه دارن داد می‌زنن. اون روز رای گیری هیش کی نره بیرون. بذارین همه جا رو سکوت مرگ بگیره.
می‌دونی چیه؟ ... آخرش ملت همه دوربین به دست می‌ریزن بیرون که ببینن چقد آدم نیومده. بعد هم کلی فیلم آپ می‌کنن از کوچه‌ها و خیابون‌های پر از خالی (البته عوامل فیلمبرداری جزو آدمیزاد حساب نمی‌شن). بابا هر کسی هر کاری دلش می‌خواد بکنه ... در حال راحت باشین تا ما بیایم، حزبمون رو بزنیم و همه چی رو آباد کنیم ... والله به خدا.

هیچ نظری موجود نیست: