سلام
یه چیزی گیر کرده ته گلوم که اگه اینجا ننویسم، خفهام میکنه. میدونم هم که اونایی که هدفم هستن نمیخوننش ولی باید بنویسم.
برادر و خواهری که دم از ولایت میزدی و آسدعلی رو ولیفقیه میدونستی. تو بحثهایی که باهاتون داشتیم و نمیدونم چرا یهو نصفهکاره ولش کردین همیشه حرف از شرایط ولیفقیه بود که باید درایت داشته باشه و بصیرت داشته باشه و تازه نه به اندازه کافی بلکه بیشتر از همه خواص مملکت. آهای مرد و زن مومن، به اون ایمانت قسم بیا با خودت رو راست باش. چند سال پیش یه عدهای گفتن که سیاستهای این دولت غلطه و داره کشور رو به نابودی میکشونه و ... فقط خواص هم نبودن و بلکه عوام هم بودن. چطور درایت و بصیرت آسدعلی و اطرافیانش رو توجیه میکنی وقتی اونطور با این انتقاد مخالفت کردن؟! آیا بصیرت و درایت داشتن غیر از اینه که قبل از اینکه نتیجه کار معلوم بشه، از شرایط بشه اون رو پیشبینی کرد؟ آیا غیر از اینه که ولیفقیه باید اونجا باشه تا نذاره جامعه به اینجا برسه؟ اگر قرار باشه وقتی همه فهمیدن و گند کار در اومد ولیفقیه هم بگه که بله عوضش کنین که دیگه چه لزومی هست به بودن ولیفقیه؟ بر طبق اعتقادات خود شما اگر ولیفقیه شرایطش رو نداشته باشه باید عزل بشه. بنظرتون هنوز آسدعلی شرایط ولیفقیه رو داره؟ به خدا که دارین اسلام و شیعه و تمام چیزهای مقدستون رو به نابودی میکشونین!