سلام
فكرى به ذهنم رسيده. حوصله كن و پراكندگى ذهنم رو بخون!
هر موجودى ممكن است خط قرمزهايى براى خود تعيين كرده و حاضر به گذر از آنها نباشه. شايد حتى نتواند گذر ديگرى از آن خط قرمزها را بپذيرد. ولى اگر موجوديتش زير سوال برود، مجبور است كه خط قرمزهایش را جابجا كند!
خط قرمزها پیش از موجوديت بوجود مىآیند. یعنی تا وقتیکه موجودیتت تثبیت نشده است، فرصت هست که خط قرمزها را مشخص کرد. اگر پس از تثبیت موجودیت، خط قرمزی نباشد، به احتمال هیچ وقت خط قرمزی برای آن موجودیت نخواهد بود!
اگر بخواهیم نظامی را تغییر بدهیم، باید هنگام تثبیت موجودیتمان خط قرمزهایمان را بگونهای تعیین کنیم که از خط قرمزهای آن نظام عبور کنند. بعد از آن باید خود را به آن نظام تحمیل کرده و مجبورشان کنیم که ما را بپذیرند. نظام حاکم در نهایت وقتیکه موجودیتش به خطر بیفتد، مجبور به پذیرش ما و جابجایی خط قرمزهایش خواهد شد.
این باید فلسفه وجودی و استراتژی جامعه «تغییر برای پیشرفت ایران (تبپا)» باشد.
ما جامعهای تشکیل خواهیم داد با خطوط قرمز مشخص و ثابت در راستای اصلاح نظام جمهوری و قانون اساسی ایران (برای مثال حذف اعتقاد به اصل ولایت فقیه، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و یا التزام عملی به اسلام برای احراز صلاحیت نامزدی انتخابات). جامعه ما بطور مرتب در انتخابات شرکت میکند و نامزدهایی را بدینمنظور معرفی میکند. در صورت رد صلاحیت این نامزدها، انتخابات توسط این جامعه و طرفدارانش تحریم میشود. جامعه ما بطور مستمر به این کار ادامه داده و در آنِ واحد به نظام برای پذیرشش فشار (برای مثال از طریق اعتصاب سراسری، راهپیمایی و ...) میآورد. جامعه ما باید پذیرشش را به عنوان تنها راه حل نجات نظام حاکم بدون براندازی آن معرفی کند.
کمپین ما پس از رسیدن به هدف و اطمینان از پایداری تغییرات عملا به پایان خودش میرسه و نیاز به انحلال و تولد دوباره داره!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر