۱۳۸۴ دی ۲۲, پنجشنبه

۹

سلام

باز هم تکرار شد. مثل هر سال. باز هم شد٬ همانطور که بود و حتما همينطور هم خواهد بود. هر سال هجوم برای شکستن شيطان و شکست خوردن از شيطان. هر سال همان حيله و همان نتيجه. ”مسلمان از يک سوراخ دو بار گزيده نمی شود“!
چرا بايد هر سال عده ای زير دست و پا له بشوند؟ چرا هر سال در مراسم حج شيطان بايد پيروزی خود را جشن بگيرد آن هم درست در آخرين روز؟
با اينکه هيچ کس مستقيم مسئول نيست ولی همه مسئولند. هر زائری که فشار کوچکی آورد مسئول است. اين نشانه ای بزرگ است که هر سال در آخرين روز حج بر ما آشکار می شود ٬ اما هيچ کس به آن توجه نمی کند.
هر سال چه چيز را بايد درس بگيريم؟ بايد ياد بگيريم که خودخواهی های کوچک ما چگونه جمع می شوند و چگونه جزيی ترين گناهان تبديل به بزرگترين گناهان می شوند. چگونه حقوق کوچکی که به سادگی پايمال می شوند و در نظر ما حتی ارزش فکر کردن را هم ندارند تبديل به گناهان بزرگی می شوند که فکر آن تن هر کسی را می لرزاند.
اين اتفاق که در آخرين روز حج می افتد چيز تازه ای نيست. تنها شکل آن عوض شده. اين اتفاقی است که هر روز در زندگی می افتد. هر روز حقوق کوچکی را نقض می کنيم و هر ساعت فشار کوچکی می آوريم اما اين فقط من نيستم که اين کار را می کنم، ما هستيم. ما و هزاران و ميليونها ما ٬ همگی با هم ٬ فشاری کم. ميشود هزاران حق پايمال شده. هزاران نان بريده شده ٬ هزاران آب قطع شده ٬ هزاران مظلوم له شده و هزاران شکم دريده شده... بله درست است همه را ما کرديم ........ من کردم ........ تو کردی ....... او کرد ......

هیچ نظری موجود نیست: