۱۳۸۹ بهمن ۲, شنبه

پیرزن هم پیرزن های قدیم!

سلام
این صابخونه ام آدم جالبیه. یه پیرزن آلمانی که سعی می کنه از مدرنیته عقب نمونه. یه چیزی تو مایه های معتاد به کامپیوتر و اینترنت. هر وقت باهاش کار داری یا در رو باز نمی کنه و یا لای در رو باز می کنه و اضطراب رو می پاشه تو صورتت که بدو بگو چی می خوای که آنلاینم! آدم یاد اون اینترنت تلفنی ها می افته که برای دقیقه دقیقه اش حرص می خوردیم! حالا من نمی دونم آنلاین چکار می کنه. 
خیلی هم سعی می کنه که وسط حرف هاش یه چیزایی بپرونه که دستت بیاد چقدر  به کامپیوتر وارده. ولی خب بیشتر زده تو کار افه. که البته برای سن اون همین افه اش همه کلی کاره. چند وقت پیش موقع قرارداد بستن گفت که شوهرم رو فرستادم از خونه و وسایلش عکس بگیره و سی دی عکس رو می ذاریم ضمیمه قرارداد که آخرش بشه مقایسه کرد. بعدش هم پروند که آره دیگه تاریخ عکس رو هم که از اکسیف دیتا می تونی بخونی! عمری اگه بدونین اکسیف دیتا چیه! والله من هم خودم چند وقت پیش  فهمیدم که چیه!
امروز هم رفتم برای کاری پیشش که شروع کرد که آره دیدم برات نامه اومده بود که از اونجا اینترنت گرفتی. من هم از همون ها گرفتم و دیروز ۳ – ۴ ساعت نشستم باهاش ور رفتم تا نصب شد. جواب دادم که آره ولی مال من هندلیه و همچین آرومه. انگار منتظر همین بوده باشه سریع حرف رو قاپید که آره نصب کردنش سخته و من هم کلی زحمت کشیدم! ولی چیزی نیست و برو همون سی دی اش رو ببین توش نوشته! … بعله … خدمتشون توضیح دادم که بنده ویندوز ندارم و اون سی دی برای ویندوزه. انگار که منتظر باشه. آره من لینوکس هم دارم. اوبونتو داری دیگه! آره برای پز دادن خوبه! … بعله … کلی بهم برخورد و برگشتم بالا که هر جوری هست باید راست و ریستش کنم که چیه که اینطور هندلیه. یه مقداری ور رفتم و بالاخره درست شد. به قول خانوم صابخونه حالا مثل برق سریعه … حالا که فکر می کنم بنده خدا همچین هم بیراه نمی گفت که لینوکسم برای پز دادنه! بعد این همه سال ادعا، کارمون به جایی رسیده که خانوم هفتاد ساله صابخونه با ما کل کامپیوتر می اندازه!



پی نوشت و در عین حال دیرنوشت: بابا گلومون پاره شد بس که داد و هوار کردیم. خب یه گل بزنین دیگه. ضایع کردن رفت پی کارش. البته داشتم فکر می کردم که اگر قهرمان می شدن (فرض محال) حتمی می رفت جزو دستاوردهای دولت دهم!

هیچ نظری موجود نیست: