۱۳۹۱ فروردین ۱۷, پنجشنبه

نوروزنامه ۷ - حاجی

سلام

حاجی سال‌ها تو حراست بوده. در واقع رئیس حراست بوده. می‌گن اطلاعاتیه. یادمه که یه بار یه اسم بهش دادن و پرونده طرف رو گذاشت وسط … همین. یه اسم! حالا دیگه پا به سن گذاشته و بیشتر تکبیر گوی نمازجمعه‌ها است … ولی انگار زبونش رو بریدن. پسرهاش مدام می‌توپن به این رژیم و رهبرش و … چنان می‌توپن که حاجی سرخ و کبود می‌شه ولی جیک نمی‌زنه … می‌گن انقدر یکه به دو کرده، دیگه اعصابش رو نداره و از تو خودش رو می‌خوره … دخترش می‌گه که حاجی نمی‌خواد قبول کنه که این رژیم فاسده. می‌گه نمی‌تونه بپذیره که ۳۰ سال با خلوص نیت برای جبهه‌ی باطل جنگیده!

هیچ نظری موجود نیست: