۱۳۹۳ شهریور ۱۷, دوشنبه

بازرسی بدنی!

سلام

یا تروریست ها خیلی شوتن، یا دست آقا امام زمان بر سر این مملکته.
یعنی من یه بار نشده تو وطن از یه پست بازرسی بدنی رد بشم و احساس بازرسی شدن بهم دست بده! البته نمی دونم. شاید تاکیدش روی بدنی باشه و طرف مردانگی رو بازرسی می کنه. اگه اینه که خب درسته، هیچی.
با یه کیف گنده رفتم گذرنامه، طرف می گه کیفت رو ببر اونجا باز کن. رفتم میز بازرسی و گفتم: می گن این رو باز کنم. همونطور که حرف می زدم، زیپ کیف رو باز کردم. طرف همونطور دست زیر چونه یه خمیازه ای کشید و گفت: خب، باز شد. یه نگاه عاقل اندر سفیه هم داشت که خجالت کشیدم و کیف رو باز نکرده بستم. رفتم به یارو گفتم: باز کردم. طرف یه نوازشی به باسنم کرد و راهی ام کرد. دستگاهشون هم که در کل دکوره. یعنی من با موبایل و دسته کلید و یه قلک پول خورد هم ازش رد شدم، صدای جیرینگ جیرینگ از جیب من بلند شد ولی دستگاه صداش در نیومد.
شاید بگی: گذرنامه که دیگه بازرسی نداره. خب درست. فرودگاه چی؟
یعنی این حراست فرودگاه اونقدری که به چشم برزخی ایمان داره، به دستگاه های بازرسی اش اطمینان نداره. طرف وای می ایسته دم خروجی و یه جوری به چمدونت خیره می شه که انگار داره لای شورت و جورابای چمدونت دنبال جنس می گرده.
کنترل قبل تحویل بار که بهتره. اونجا دیگه چشم برزخی هم وجود نداره. ملت بغل تو بغل رد می شدن و دستگاه بنده خدا هم یه سره سوت می زد. بعد ماموره یه دستی به باسن ملت می کشید و می گفت برو. من در کل یه نصیحتی به تروریست ها و قاچاقچی ها بکنم. اونم اینه که چیزی تو شورتشون قایم نکنن. اگه شده دستشون بگیرن ولی توی محدوده لباس زیر جاسازی نکنن. والله بخدا ...
چند وقت پیش یه سری مصاحبه خوندم با ایرانی هایی که تو مالزی به جرم قاچاق مواد دستگیر شده بودن. اغلب هم طعمه قاچاقچی ها شده بودن و فکر می کردن که دارن داروی کمیاب رد می کنن و ته ته اش پول گمرک رو می پیچونن. آخر مقاله نظر یه کارشناس رو پرسیده بود که خب دولت ایران چکار می تونه برای اینا بکنه. طرف یه حرف خوبی می زد. می گفت اگه دولت بازرسی فرودگاه رو یه مقدار سفت و سخت تر بگیره، این بنده های خدا تو یه مملکت غریب به جرم داشتن چند گرم مواد گیر نمی افتن!

آقای مامور برادر، یه مقدار سفت تر بگیر. اونجا رو نه ها! بازرسی ات رو.

هیچ نظری موجود نیست: