۱۳۸۴ آبان ۲۷, جمعه

۴

سلام

ديروز رضازاده بازهم قهرمان جهان شد (دستش درد نکنه). راستش من معمولا درمورد اين چيزها چيزی نمی نويسم ولی کار رضازاده برام خيلی عجيب بود! منظورم بالا بردن عکس رهبر بود.
واقعا چرا اين کار رو کرد؟آيا واقعا تصميم خودش بود؟ پس چرا قبلا اين کار رو نکرده بود ٬ يعنی تازه اين عقيده رو پيدا کرده بود؟ اگر می خواست نشون بده که رهبر رو دوست داره چرا عکسی رو انتخاب کرد که در اون خودش کنار رهبر (در واقع زير دست رهبر) طوری نشسته که نشون ميده مطيع رهبره؟
به نظر من که اين تصميم رو براش گرفتن ٬ يعنی بهش گفتن که اين کار رو بکن. نمی گم که دولت اين کار رو کرده بلکه يه آدم که قدرت نسبی داشته و شايد هم رضازاده ازش حرف شنوی داشته.
به هر حال اصلا کار جالبی نبود ٬ به نظر من مقصر اصلی هم رضازاده است ٬ من مطمئنم که رضازاده انقدر قدرت داره که بتونه از انجام خيلی از کارها سر باز بزنه. به هر حال کسی که به اين مقام و جايگاه می رسه نبايد انقدر تحت تاثير ديگران باشه.
من مخالف رهبر نيستم ٬ نمی گم هم که بالا بردن عکس رهبر کار زشتيه ولی اين کاريه که جاش اونجا نيست ٬ اين يکی از کارهايی که باعث حساسيت مردم به چيزهای معمولی می شه. همين کارها باعث شد که به جای دو گروه ديندار و بی دين، الآن دو گروه ديندار و ضدّدين داريم.
به نظر من الآن رضازاده قهرمان مردم به حساب می آد ٬ اون قهرمان و اسطوره معاصر ماست و مردم هميشه دوست دارن که قهرمانشون مستقل باشه. هيچ قهرمانی مطيع کسی نيست. قهرمان غرور مردمه ٬ غرور مردم نبايد بازيچه دست سياست بشه. غرور و افتخار مردم نبايد به سياست آلوده بشه. هيچ کس نمی پسنده که رستم مطيع کامل کاووس باشه، هميشه سرپيچی و مقاومت رستم دربرابر خواسته شاه باعث تحسينه. مردم خوششون نمی آد اگر بفهمن که حافظ در مدح شاه شعر گفته.
خراب کردن قهرمان مردم رو افسرده می کنه و يه نفرتی رو نسبت به کسی که باعث اين کار شده در دل مردم بوجود می آره.

هیچ نظری موجود نیست: