۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه

بقیه الله خیر لکم ... ان کنتم مومنین

استخوون‌ها صدای پوکی می‌دن ... آواز گرگ‌ها رو دور آتش دوست نداری ...

چند وقتی هست که دلم تنگ شده ... می‌خوام دوباره شروع کنم به نماز خوندن ... به همین سادگی... من هیچ وقت این رو برای خودم حل نکردمش که آخرش که چی ... من به خدا ایمان دارم ... چون به خودم ایمان دارم ... من فرا ماده هستم پس خدا هم هست ...

من با صدای ستون‌های تن تو ... می‌رقصم... می‌رقصم ...

دوست دارم که این مسئله رو بالاخره حلش کنم ... من نه کافرم و نه مسلمون ... نه بی‌ایمون هستم و نه معتقد ... یادمه می‌گفتن که شک پلیه که اگه ازش عبور نکنی سقوط می‌کنی ... نه من سقوط نکردم … ولی از پل هم عبور نکردم ...

من با ترک‌های زیر پوست تو آب می‌شم … می‌میرم ...

من اون من معتقد رو بیشتر دوست داشتم ... اگرچه که من موفقی نبود و این من بی اعتقاد تونست یه سری از مرزها رو درنورده ... مرزهایی که شاید برای اون من معتقد عقده‌هایی شده بودن که باید با اعتقادش توجیهشون می‌کرد ...

استخون ها صدای پوکی می دن و همه گوش هاشون رو با ترس گرفتن ...

بیا بدون تعارف حرف بزنیم ... من بی‌اعتقاد یه رویا داره ... یه رویایی که فقط با پل اعتقاد می‌شه بهش رسید ... می‌تونه اسم این رویا رو وحی بذاره و از همین حالا کارش رو شروع کنه ... ولی می‌خواد اگر که شروع کرد دیگه تا تهش بره... این من بی‌اعتقاد می‌گه که اگر این بار با این چیزهایی که تو این مدت جمع کرده از روی پل اعتقاد رد بشه به تهش می‌رسه!

اخم تو روی من شلاق می‌شه ... توی من فریاد می‌شه ... نمی‌تونم ساکت شم ...

ادعای بزرگی کرده ... ولی ادعاش رو کرده و پاش هم ایستاده ... می‌شناسمش ... اگر ادعا کنه، پاش می‌ایسته ... ولی شاید هنوز نفهمیده که یعنی چی ... اگه این راه رو بخواد بره شاید چند سال دیگه استخون‌هاش صدای پوکی بدن ...

من با صدای ستون های تن تو ... می‌رقصم... می‌رقصم ...

من با جفت لبای خشک و سرد تو ... داغ می‌شم ... می‌میرم ...

کش و قوسات ... من رو وحشی کردن ... مثل گرگ دور آتش پنجه تیز کردم ...

فکر کنم که آخرش هم من بی‌اعتقاد پیروز بشه... افتاده روی دنده لج ... می‌دونه و می خواد که این کار رو بکنه ...

من تو پهنای چشای شاکی تو غرق می‌شم ... می‌میرم ...

شاید هم همش یه بلفه ...

خنده‌هات... مثل تیری تو هدف ... من رو از پا می‌اندازه ...

اگر که هست ... بلف سنگینیه ...

شکارچی تو دامم گیر کردی ... چه طعمه لذیذی ... چه شکار شیرینی ...




پی‌نوشت: دیوونه این موزیک شدم … یه اثر شیطانیه … بدون شک … من رو وحشی کرده

هیچ نظری موجود نیست: