سلام
تابحال فکر میکردم که فقط ایرانه که از در و دیوارش گربه میریزه … ولی ایران در برابر ترکیه هیچی گربه نداره! ... شاید اگر توریستها رو از استانبول حذف کنی تعداد گربههاش بیشتر از آدمها باشن … هر قدمی که میذاری دو تا گربه میبینی که با خیال راحت یه گوشهای لم دادن و استراحت میکنن. خبری از حیوانآزاری نیست! مردم گربهها رو دوست دارن و بهشون آب و غذا میدن. هیچ گربهای از آدمها نمیترسه و با یه حرکت کوچیک دستت نمیپره توی سوراخ … یه همزیستی مسالمتآمیز بین حیوانات و انسانها وجود داره … این شاید یکی از بزرگترین نمادهای تفاوت ایرانیها و ترکها باشه … ایرانیها در کل ملت مردمآزاری هستن. یه جور سادیست که در بچهها هم دیده میشه و همینطور باهاشون بزرگ و بزرگتر میشه. حیوانآزاری هیچ ربطی به حیوان و علاقه داشتن به اون نداره. بلکه نمادیه از عقدههای فروخفته شخص که خودش رو تحت ظلم و آزار دیگران دیده و شناختش از جامعه به جایی رسیده که جامعه یعنی جایی که قویتر ضعیفتر رو آزار میده. بنابراین اون هم اگر ضعیفتر از خودی پیدا کنه به آزارش میپردازه تا به وظیفه اجتماعیاش عمل کرده باشه و جایگاهی در اجتماع پیدا کنه. این حیوانآزاری همان آزار ضعیفتر از خوده که در ایران رواج داره. همون چیزی که به کودکآزاری و خشونت با زنان ختم میشه. همگی حلقههای یک زنجیر هستن … نمیدونم ولی فکر کنم که ترکها از این لحاظ با ما متفاوت باشن. حداقل که مردم پایتختشون از مردم پایتخت ما در این مورد جلوترن. اینجا موجودات ضعیفتر جامعه هم به واسطه موجود بودنشون دارای جایگاه و منزلت هستن و از پشتیبانی بزرگترها برخوردار … این یکی از نشانههای فرهنگ مترقی و البته لازمهی دموکراسیه … جامعهای که مستقل از زور و قدرت برای باقی هم منزلت قایل باشه بسیار سازگارتره با نظام دموکراسی تا جامعهای که احترام و منزلت در اون بطور مستقیم وابسته به قدرته … شاید برای دیگران این حیواندوستی ترکها یه قضیه ساده باشه ولی از نظر من نشانهایه برای بافرهنگتر بودن این ملت از ایرانیها!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر