۱۳۹۱ مهر ۲۳, یکشنبه

ایرانی

سلام

بالاخره این ترکش برنامه اتمی به ما هم اصابت کرد. آخه باباجان مریضین مگه. می خواین دانشتون رو اثبات کنین؟ برین امامزاده دیجیتال بزنین. چه می دونم روبوت بسازین بدحجاب ها رو تشخیص بده و آژیر بکشه. خیابون دو طبقه بزنین، زنونه مردونه اش جدا باشه ... بابا این همه کار مهم تر هست تو مملکت، اتم می خواین چکار؟! بابا همه جای دنیا دارن درش رو تخته می کنن. همین آلمانش داره همه نیروگاه ها رو تعطیل می کنه. اون امریکاش هم اگه می تونست می کرد. نمی تونه. بیاین بی خیال این اتم کوفتی بشین. شر می شه، بلای جون همه مون می شه ها. گفته باشم.
قضیه اینه که ما باید از یه ابرکامپیوتر دانشگاه استفاده کنیم که از قضا امریکاییه. بخاطر تحریم ها به ما اجازه استفاده نمی دن. پروژه باید تا دو سه ماه دیگه نتیجه بده. ولی جریان درخواست برای استفاده از این ابرکامپیوتر در بهترین حالت چهل روز طول می کشه. تاحالاش که سه هفته شده و هنوز فرم درخواست رو هم نتونستیم بگیریم. این امریکایی های از خدا بی خبر فکر کن یه دفترچه راهنما تهیه کردن برای درخواست دادن، هفتاد صفحه. بعد تو این هفتاد صفحه همه چیز رو به ریز توضیح دادن ولی یه دونه فرم درخواست نذاشتن. گفتن که برین از کنسولگری بگیرین. به کنسولگری ایمیل می زنم، کسی جواب نمی ده. زنگ می زنم، می گه برو از اینترنت بردار. می گم گشتم، نبود. می گه ما چیز خاصی نداریم، می گردم بهت می گم کجاست. مردک سه روزه داره اینترنت رو می گرده ...
از اون طرف به دانشگاه می گم مرد حسابی بذار من با اون یکی ماشینی که امریکایی نیست کار کنم. می گه نمی شه. حسابت به همه ماشین ها دسترسی داره. می گم خب امضا می دم، قول شرف می دم ... می گه من از قانون سرپیچی نمی کنم ... مردک خرفت. به رئیسم گفتم. گفت اگه کارت پیش نرفت بگو من وارد عمل می شم ... فکر کنم آخرش مجبور بشم رئیسم رو بفرستم جلو که سر این بابا رو از قانون آبدوغ خیاریش بپیچونه!

هیچ نظری موجود نیست: